نامه به شاهین کلانتری، مدرس نویسندگی

به‌ نام تنها پناه
آقای کلانتری!
در این بحبوحه‌ی نامه نگاری، به ذهنم آمد، یکی‌ از این نامه‌ها را برای شما بنویسم، بلکه شاید اندک ادای دینی کرده باشم به پاس قدردانی. باشد که بخوانید.

استاد عزیز!
از همان روزی که با سرچ در اکسپلور اینستاگرام، پیج «شاهین کلانتری» را یافتم، تا به اکنون که تقریبا یک سال و نیم از آن روز می‌گذرد، من یک عذرخواهی به شما بدهکارم که امیدوارم آن را از من پذیرا باشید.

راستش را بخواهید، آن زمان پیجتان را که یافتم و از تمام هایلایت‌های صفحه‌یتان بازدید کردم، حس قضاوتم گل کرد و از روی ظاهر، قضاوتتان کردم!
دور از جانتان با خود گفتم: « با این ژستی که گرفته است آدم مغروری به نظر می‌رسد. نگاه کن چگونه دایرکت‌ها را هم جواب نمی‌دهید.»

با این حال پیجتان را فالو کردم برای روز مبادا. جوری که مثلن من افتخار داده‌ام و پیجتان را فالو کرده‌ام! مضحک بود. هر چه فکر می‌کنم، اگر شما هم ببخشید خدا نمی‌بخشد.
چه می‌دانستم روزی از این فکر‌های عجولانه‌ام شرمنده می‌شوم!؟

من گرچه سعادت حضور در کلاس‌هایتان را نداشته‌ام اما با همان دلسوزی که هم‌پای شاگردانت بوده‌ای، با من نیز.

بگذارید از پست‌ها و لایو‌های پر بارتان بگویم که هر پست، نیرو محرکه‌ای بود که مدام من را در مسیرم به جلو سوق می‌داد و آن لایو‌های کاربردی که اگر هزار بار ببینمشان باز برایم تکراری نمی‌شوند.

راستش را بخواهید، شما دقیقن برعکس همان چیزی بودید که فکر می‌کردم. استادی متشخص، مبادی آداب، صبور، دلسوز، مهربان، شوخ طبع، خلاق و هرچه بگویم کم است.

آن اوایل که تازه پیجم را راه اندازی کرده بودم، و به استاد بودنتان اعتماد، با خود می‌گفتم چه می‌شود اگر روزی استاد کلانتری من را فالو و یکی از پست‌هایم را لایک کند!؟

اولین بار که فالویم کردید، یک جیغ و هورا کشیدم. اعضای خانواده علت را جویا شدند و برایشان توضیح دادم که چه افتخاری نصیبم شده است.

به لطف خدا، لایک را هم از شما گرفتم. نمی‌دانید چقدر خوشحال شدم و به خودم آفرین گفتم که بهاره چه کردی که استاد لایکت کرد!؟
دیدید؟ این‌جا هم وجودتان پربار بود.
تا به اکنون هم هر بار پست‌هایم را که لایک می‌کنید، قند در دلم آب می‌شود و به اولین خط همان پست بر می‌گردم که، این را استاد لایک کرده‌اند باید ببینم چیزی کم و کاست ندارد!؟

راستش را بخواهید از اولین فالو کردن و تمام لایک‌هایتان اسکرین گرفته‌ام که همه به یادگار بمانند.

اصلن همین انرژی‌های مثبتتان است که دوستان دیگر را هم، شیفته‌ی شخصیتتان کرده.

شکستن بعضی از قالب‌‌های ذهنی در هر زمینه‌ای را از شما یادگرفته‌ام. به گمانم اگر بخواهم از تمام خوبی‌هایتان بنویسم، مجالی نمی‌ماند.
همین را در آخر خدمتان عرض کنم که بسیار مفتخرم که با شما آشنا شدم و
برایتان بهترین‌ها را آرزومندم.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *