داستانک « قطعهی گم شده» فرشته مسئول شکل دادن هیبت انسانی بودند. خدا به ادامه مطلب » ۱۴۰۲-۰۱-۳۰ بدون دیدگاه
داستانک «توپ و دیوار» توپ و دیوار آفتاب، مورب به کوچهی پهنی میتابید ادامه مطلب » ۱۴۰۲-۰۱-۰۹ 4 دیدگاه
داستانک «خاطرات مرگبار» سالها میگذشت و هر کاری میکرد نمیتوانست فراموشش کند. ادامه مطلب » ۱۴۰۱-۱۲-۲۰ بدون دیدگاه
داستانک «شیشهی کلمات» نویسندهی جوان، کیسهی کلمات را روی دوشش گذاشت و ادامه مطلب » ۱۴۰۱-۱۱-۱۸ 2 دیدگاه
داستانک «رانندهی چموش» دو طرف کلهاش تاسش، دستهای از موهای سفید فِر ادامه مطلب » ۱۴۰۱-۰۷-۱۵ 2 دیدگاه
داستانک «فراموشی» دلش میخواست فراموش نشود. دلهرهی فراموشی نمیگذاشت دمی آسوده ادامه مطلب » ۱۴۰۱-۰۶-۳۰ بدون دیدگاه