داستان بلند «گاوخونی» نوشتهی جعفر مدرس صادقی، داستانی به ظاهر ساده، اما عمیق است که کشش آن باعث شد یک روزه آن را بخوانم.
______________________
داستان مرد جوان اصفهانیست که سالها پیش، پدر خود را از دست داده و همراه دو دوستش در تهران زندگی میکنند اما گویی ذهن و روح این مرد چنان درگیر خاطراتِ زادگاه و پدرش است که عاقبت در باتلاق خاطرات گذشته، غرق میشود.
شخصیت اصلی داستان، دلتنگیهای گذشته از پدر و زادگاهش را در قالب خاطرات، خواب و رویا و جریان سیال ذهن بهگونهای بیان میکند که شاید در اوایل مرز بین رویا و واقعیت برایمان واضح باشد اما در انتهای داستان، تمام این مرزها در هم میشکنند و تشخیص این مرز برایمان دشوار میشود.
خلل درونی و حس مبهمِ و تاریک شخصیت اصلی داستان گویی از طریق باتلاقی به نام گاوخونی مدام برای خواننده به تصویر کشیده میشود.
عنوان:گاوخونی
نویسنده:جعفر مدرس صادقی
نشر: مرکز
تعداد صفحات: ۱۱۰
✍️بهاره عبدی
2 پاسخ
چقدر زیبا نوشتید. عاشق خواندن اینجور رمانها هستم. پرواز بین رویا و واقعیت … ممنون که معرفی کردید. بنظرم باید نویسندهها حداقل همدیگر رو بخونن.
لطف دارید جناب آقای صفری. این کتاب از نظر من عالیه. بله باید بخونن. 🙏🌺