معرفی کتاب «غروب پروانه» اثر بختیار علی با ترجمهی مریوان حلبچهای
هر چه بیشر آثار «بختیار علی» را میخوانم، حس میکنم ولعم برای خواندن دیگر آثارش، بیشتر و بیشتر میشود. میترسم تا رسیدن به رمان «شهر موسیقیدانهای سپید» از فرط
در حصار نا امیدی، امید جسورانه سرک میکشد.
هر زمان که در گرداب مشکلات و مسائل گیر میافتم، طوری که هرچه دست و پا میزنم بیشتر به قعر گرداب کشیده میشوم و در آن زمان عقربههای ثانیه
عبور از رنجی جبرگونه
میپیچم درخود غرق میشوم در مسلخ تن درد را از میان استخوانهایم رد میکنم دردی به وسعت انسان بودن دردی به مانند زندگی کردن همجوار جنون و سرگشتگی جانی
معرفی کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» اثر بیژن نجدی
از همان ابتدا که عنوان کتاب را دیدم، _«یوزپلنگانی که با من دویدهاند»_ به خیالم آمد که باید کتابی طنز باشد، اما رفته رفته که جلو میرفتم، ذهنیت من
خاطرات
برگ به برگ مرورت میکنم و تمامی ندارد صفحات این کتابِ خاطراتِ ناتمام… ✍️بهاره عبدی
امید
در این روزها که انگار قیمهها را ریختهاند توی ماستها، نه خوشی زیر دلم را زده، نه سرم را کردهام توی برف و از اوضاع پیرامون بیخبر. اتفاقن این
دستهها
- آنچه از زندگانی آموختهام (9)
- اندر باب نوشتن (7)
- تکههایی از کتابها (1)
- توصیههای نویسندگان به من (2)
- جرعهای خاطره (3)
- جملات قصار (9)
- خاطرات (1)
- خواب و رویا (5)
- داستان کوتاه (10)
- داستانک (22)
- دربارهی من (1)
- سبک جدید زندگی (13)
- شعر (21)
- شعر کوتاه (17)
- طنز (8)
- عکس نوشته (34)
- فیلم (1)
- کاریکلماتور (18)
- کتابخوانی (3)
- ماجراهای آقای پستچی (2)
- مانیفست (1)
- مخلفات (4)
- معرفی کتاب (62)
- مینیمالهای من (19)
- نامهها (5)
- هایکو (4)
- یادداشت روزانه (35)
آخرین دیدگاهها