
فقط روزهایی که مینویسم
✏️فقط روزهایی که مینویسم چند روزیست کتاب “فقط روزهایی که مینویسم” را خواندهام. راستش را بخواهید عنوانش مرا وادار به خریدن و خواندنش کرد. آدم وقتی عنوان کتاب را

خواب نوشت
این روزها از خواب که بیدار میشوی، انگار گَرد خواب توی هوا پاشیدهاند.این وضعیت روی کیفیت خواب افراد تاثیر گذاشته است. امروز دم صبح خواب دیدم که چشمانم بسته

یک ساعت نوشتن بیوقفه
سال گذشته، یعنی سال ۱۴۰۳، شرایط جوری بود که نتوانستم آنچنان که باید به نوشتن بپردازم. به خودم قول دادم سال جدید تمرکزم را بیشتر روی نوشتن بگذارم تا

سکوت، سین هشتم
صدای تلوزیون را شنیدم که مجری از مهمان برنامه پرسید “اگر قرار باشد به سفرهی هفت سین، سین دیگری اضافه کنید چه چیزی را اضافه میکردید؟ با خودم گفتم

یادداشت روزانه، پمپاژ ته ماندههای ذهن
ساعت گوشیام زنگ خورد. وبینار نویسنده ساز استاد کلانتری. مدتها بود که به دلیل شرایطم نمیتوانستم در وبینار نویسنده ساز حضور بیابم. این روزها که تعطیلات شروع شده، مثل
دستهها
- آنچه از زندگانی آموختهام (9)
- اندر باب نوشتن (8)
- تکههایی از کتابها (1)
- توصیههای نویسندگان به من (2)
- جرعهای خاطره (3)
- جملات قصار (9)
- خاطرات (1)
- خواب و رویا (6)
- داستان کوتاه (10)
- داستانک (22)
- دربارهی من (1)
- سبک جدید زندگی (13)
- شعر (21)
- شعر کوتاه (18)
- طنز (8)
- عکس نوشته (35)
- فیلم (1)
- کاریکلماتور (18)
- کتابخوانی (3)
- ماجراهای آقای پستچی (2)
- مانیفست (1)
- مخلفات (4)
- معرفی کتاب (63)
- مینیمالهای من (19)
- نامهها (5)
- هایکو (4)
- یادداشت روزانه (40)
آخرین دیدگاهها