تازه نوشته ام داغ بخوانید

مسخ طبیعت

ای طبیعت ای خدای پنهانِ پشت برگ‌ها به تو باز خواهم گشت می‌دانم روزی خاک خواهم شد و میان تنت گم چنانچه از اول بوده‌ام می‌دانم در دل خاکت

درسی از من به من

درسی از من به من… -برو یاری‌اش بده. او اکنون به کمک تو احتیاج دارد. +نمی‌روم. یادت نیست آن روز چگونه جلوی جمع، من را سنگ روی یخ کرد؟

با خودت خلوت کن

با خودت خلوت کن. ببین کجای زندگیت هستی؟ ببین تا به این‌ سن، چه مسئله‌ای تو را می‌‌آزارد؟ کدام مسئله است که روز و شب به آن فکر می‌کنی