داستانک «جنون نوشتن»
_ این متن زیبا را تو نوشتی؟! _نمیدانم……حتی نمیدانم چطور، روی میز من است! _مگر این کاغذ و قلم تو نیست؟ _چرا هست. _مگر این دستخط تو نیست؟ _چرا
معرفی کتاب «کودتا با لبخند» گردآورنده«اصغر رضایی گماری»
«خیلیها میگویند شوخی را جدی نگیرید اما کاریکلماتور شوخی است که باید جدی گرفته شود.» علیرضا جمشیدی _ به گمانم بیشتر مخاطبان این دست از کتابها، افرادی هستند که
مناجات «سرگردانی»
الهی… در شگفتم که میدهی به بندهات آنچه را که نمیخواهد و نمیدهی به او آنچه را که میخواهد! و تنها خودت میدانی که آنچه را که میخواهد و
داستانک «بارانهای رگباری عشق»
اهل سرزمینِ خشکی بود. دوست داشت به هرکسی و هر چیزی که میرسید، بگوید «دوستت دارم». حجم زیادی از دوستت دارم از دوران کودکیاش تا به این سن که
معرفی کتاب «تکههایی از یک کل منسجم» اثر «پونه مقیمی»
اینکه جدیدن باب شده است که فلان کتاب زرد است و از این دسته کتابها را نباید خواند و…، یک لحظه من را به این فکر وا داشت که
داستانک «عاشق کتاب و نوشتن»
هر چیزی را که بسیار دوست میداشت، آنقدر در آن حل میشد که گویی عضوی از بدنش میشد و جدایی از آن، بهسان لنگ ماندن تکهای از تنش. عاشق
دستهها
- آنچه از زندگانی آموختهام (9)
- اندر باب نوشتن (7)
- تکههایی از کتابها (1)
- توصیههای نویسندگان به من (2)
- جرعهای خاطره (3)
- جملات قصار (9)
- خاطرات (1)
- خواب و رویا (5)
- داستان کوتاه (10)
- داستانک (22)
- دربارهی من (1)
- سبک جدید زندگی (13)
- شعر (21)
- شعر کوتاه (17)
- طنز (8)
- عکس نوشته (34)
- فیلم (1)
- کاریکلماتور (18)
- کتابخوانی (3)
- ماجراهای آقای پستچی (2)
- مانیفست (1)
- مخلفات (4)
- معرفی کتاب (62)
- مینیمالهای من (19)
- نامهها (5)
- هایکو (4)
- یادداشت روزانه (35)
آخرین دیدگاهها