
ارتباط انحرافی
در یکی ازفصلهای کتاب هنر شفاف اندیشیدن خواندم که گاهی تجربه، قضاوت ما را نسبت به مسئلهای تحت تاثیر قرار میدهد. مثلا روزی که لباس سبز میپوشی آن روز

باردار نوشتن
انگار مغزم خشک شده. یا شاید دستانم. این همه حرف توی مغزم. به کدامشان فکر کنم. دارم زور میزنم چندتاییشان را بالا بیاورم تا راحت شوم. به اتاقم میروم.

یادداشتک/ جان دار کردن کارهای تکراری
معمولن انجام کارهای روتین و تکراری آدم را دلزده میکند. مثلن هر وقت میخواهم خانه را جارو بکشم، ابتدا اتاق جلویی بعد هال و آشپزخانه و در انتها اتاق

کاریکلماتور بامزه
خوابهای خوبم را به عکاس ماهر سپردم که باوضوح ظاهرشان کند. ✍️بهاره عبدی

کارها، ناتمام میمانند تا نمیریم!
ساعت ۱ بامداد است. دارم دورهی نقاهت سرماخوردگی را میگذرانم. سرفه امانم را بریده. از چند روز گلو درد و بعدش گرفتگی صدا که بگذریم، بیحوصلگی بعدش نوبر است.

شعر کوتاه تنهایی
آدمها بد نیستند آنها نشانم میدهند همواره تنهایم حتا وقتی میگویند دوستم دارند، بیشتر از خودشان ✍️بهاره عبدی
دستهها
- آنچه از زندگانی آموختهام (9)
- اندر باب نوشتن (8)
- تکههایی از کتابها (1)
- توصیههای نویسندگان به من (2)
- جرعهای خاطره (3)
- جملات قصار (9)
- خاطرات (1)
- خواب و رویا (6)
- داستان کوتاه (10)
- داستانک (22)
- دربارهی من (1)
- سبک جدید زندگی (13)
- شعر (21)
- شعر کوتاه (18)
- طنز (8)
- عکس نوشته (35)
- فیلم (1)
- کاریکلماتور (18)
- کتابخوانی (3)
- ماجراهای آقای پستچی (2)
- مانیفست (1)
- مخلفات (4)
- معرفی کتاب (63)
- مینیمالهای من (19)
- نامهها (5)
- هایکو (4)
- یادداشت روزانه (40)
آخرین دیدگاهها