
دار مکافات
خدا بیامرزدش. چقدر بر سر خریدن کتاب، اطرافیانش و حتی خود من هم سرزنشش میکردیم. او رفت. دنیا عجب دار مکافاتیست. اکنون من ماندهام و معتاد به خرید کتاب،

معرفی کتاب «عشق سالهای وبا» از گابریل گارسیا مارکز
«عشق سالهای وبا» یا «عشق در سالهای وبا» نوشتهی “گابریل گارسیا مارکز”. رمانی به سبک رئالیسم جادویی. راستش را که بخواهید، آن زمان که تازه کتابخوان شده بودم، بعد

طنز «مگس»
دیشب به خانواده سپردم که فردا صبح، هر کسی زودتر بیدار شد، من را هم بیدار کند. این روزها با آلارم گوشی هم بیدار نمیشوم. همه بیدار شده بودند

چرا گریه کردن خوب است؟
نمیدانم چرا اسم گریه بد درفته. من که جز خوبی، چیزی از او ندیدهام. چرا اسمش که میآید، یاد آدمهای ضعیف میافتیم؟ به نظرم، خود گریه بد نیست، شاید

داستانک «کودکی»
صندلی عقب ماشین نشسته بودم. منتظر بودم اهلخانه خریدشان را انجام دهند و برگردند. شیشه را پایین زده بودم. دختر بچهای را دیدم با موهای کوتاهِ فرِ بور. حدود
دستهها
- آنچه از زندگانی آموختهام (10)
- اندر باب نوشتن (8)
- تکههایی از کتابها (1)
- توصیههای نویسندگان به من (2)
- جرعهای خاطره (3)
- جملات قصار (9)
- خاطرات (1)
- خواب و رویا (6)
- داستان کوتاه (10)
- داستانک (22)
- دربارهی من (1)
- سبک جدید زندگی (13)
- شعر (21)
- شعر کوتاه (18)
- طنز (8)
- عکس نوشته (35)
- فیلم (3)
- کاریکلماتور (18)
- کتابخوانی (3)
- ماجراهای آقای پستچی (2)
- مانیفست (1)
- مخلفات (4)
- معرفی کتاب (64)
- مینیمالهای من (19)
- نامهها (5)
- هایکو (4)
- یادداشت روزانه (40)
آخرین دیدگاهها