نام دیگر این کتاب، یادداشتهای یک جوان است که منتقدان آن را به عنوان زندگینامه خود داستایوسفکی تلقی میکنند؛ چرا که نوشتن آن مربوط به دورانیست که نویسنده در آلمان در اثر بازی قمار، تمام داراییهایش را باخته و مجبور میشود که برای بدست آوردن پول، به مدت ۲۶ روز، این رمان را بنویسد!
قمار در این داستان منظور همان قمار زندگیست؛ درواقع رفتار و انتخاب آدمها و در کل زندگیشان قماری بیش نیست، چرا که تمام لحظات زندگی انسانها غیر قابل پیشبینی و بر اساس شانس است حتا در جاهایی از این کتاب میخوانیم که عدهای بر سر میز قمار در پی آن هستند که به رمز و راز برد در قمار پی ببرند اما موفق نمیشوند.
قمارباز داستان افرادیست که تمام زندگی و داشتههای خود را در اثر قمار وهوای نفس خود میبازند و رفتار هیچکدام از شخصیتها مانند چرخ بخت در قمار، قابل پیشبینی نیست. آدمهایی که هر چقدر میبرند حريصتر میشوند و هرچه میبازند پشیمان نمیشوند و همه، زندگی خود را به پای شانس گذاشتهاند. پول در این کتاب سازندهی شخصیت آدمهاست، یعنی هر چقدر افراد ثروتمندتر باشند جایگاهشان در اجتماع بالاتر و قابل احترامترند.
مانند دیگر آثار داستایوسفکی این اثر هم یک اثر روانشناختی با درونمایههای فلسفیست که لایههای درونی آدمها را به خوبی به تصویر میکشد.
در این داستان، ماجرا از زبان یک معلم جوان به نام الکسی روایت میشود، درواقع یادداشتها مربوط به اوست.در اواسط داستان، طنز شیرینی با حضور یکی از شخصیتها به میان میآید.
________________________
آلکسی(شخصیت اصلی این رمان) معلم سادلوح سرخانهی یک ژنرال روس است که این ژنرال در اثر سهلنگاری، تمام ثروتش را از دست داده و خانوادهاش تنها به امید ارثی زندگی میکنند که قرار است بعد از مرگِ عمه ژنرال به آنها برسد. در این میان آلکسی عاشق دخترخواندهی ژنرال به نام پالینا میشود به طوری که حتا حاضر است برایش دست به خودکشی بزند، اما پالینا عشق او را به سخره گرفته و با بیاعتنایی بـا او رفتار میکند. زمانی که آلکسی به پول نیاز دارد، پالینا برای آنکه آلکسی را دست بیاندازد، به او پول داده تا وارد بازی قمار شود (برای تخقیر و مسخره کردن الکسی). بار اول شانس با آلکسی یار است و چون ماهیت قمار طوریست که قمارباز بعد از برد دوست دارد باز شانس خود را امتحان کند، بنابراین به آن اعتیاد پیدا میکند و این چرخه مدام تکرار میشود تا جایی که تمام پول خود را میبازد.
همزمان عمه هم که همه منتظر مرگ او هستند نیز انگار تازه با جذابیت قمار آشنا شده، و باتوجه به ماهیت هیجان انگیز بودن قمار، تمام ثروت خود را در قمار میبازد و هیچ ارثی را برای منتظران او نمیگذارد! به این ترتیب تمام شخصیتهای این داستان، گویی در زندگی واقعیشان هم قمار را بازی میکنند که نتیجهی آن نامعلوم و شانسیت.
____________________
به شما پیشنهاد میکنم که این رمان را با ترجمهی عالی و روان «حمید آتش برآب» بخوانید.
✍️بهاره عبدی
آخرین دیدگاهها