رمان«جمشید خان عمویم که باد همیشه او را با خود میبُرد» نوشتهی «بختیار علی» که «مریوان حلبچهای» آن را ترجمه و نشر نیماژ آن را چاپ کرده است.
کتابی که تا هر ۱۳۶ صفحهی آن را در یک روز نخواندم، دست از سرش بر نداشتم؛ درواقع نمیشد آن را زمین گذاشت.
دربارهی ترجمه؛
ترجمهی بسیار روان و شیوای «مریوان حلبچهای»، کتاب را بسیار خوشخوان کرده بود. مطلب جالبی که چند روز پیش خواندم این بود، «بختیار علی» و «مریوان حلبچهای» هر دو به زبان فارسی مسلط هستند و همین امر باعث شده که «مریوان حلبچهای» تمام ترجمههایش را قبل از نشر، به «بختیارعلی» داده، که «بختیار علی» آن را با نسخهی اصلی مطابقت دهد! این کار، رسم امانتداری «مریوان حلبچهای» را در ترجمه نشان میدهد و بسیار قابل تحسین است.
دربارهی رمان؛
این رمان جذاب با سبک رئالیسم جادویی، با زاویهی دید اول شخص، شما را وارد دنیای عجیبی میکند که مدتها اثرش در خاطرتان میماند و جرعه جرعه لذت را به روحتان تزریق میکند.
داستان، روایت جمشیدخانِ نحیف اندامیاست که،(جمشید، نماد انسانهاییست که در شناخت هویت خود سردرگماند) با هر بادی که میوزد (باد، نماد شرایط ناپایدار اطراف است)، همواره دچار افت و خیزهای شخصیتی شده و به هر سازی، او نیز میرقصد. جمشید خان گاهی کومونیست میشود، گاهی سرباز، گاهی عاشق، گاهی درویش و…
همین بیهویتی، او را به کارهایی وا میدارد که گاهی به دور از کرامت انسانیست. با توجه به اینکه جمشید خان شخصیتی بی هویت دارد، با هر سقوط،( توقف باد و افتادن او بر زمین) تمام آموختههای گذشتهاش را از یاد میبرد و باید هر بار از نو، زبانی جدید را بیاموزد و این چرخه مدام تکرار میشود.
این حالت باعث میشد که او هرگز به ثبات کاملی از شخصیت دست پیدا نکند و باد همواره، در هر جهت که بخواهد این انسان بیهویت را با خود میبرد.
(من هم در تمام عمرم در آرزوی مملکتی بودم که بادهاش آدم رو با خودش نبره. #بختیار_علی)
این کتاب برندهی جایزهی:
_موسسهی فرهنگی هنری اندیشه
_زین احمد هردی
_وزارت فرهپگ کردستان
_شیرکو بیکس، است.
جرعهای از کتاب؛
عشق کاری میکند که انسان، همهی استعدادهای پنهانیاش را به کار بیندازد و تمام توانش را برای مبهوت کردن معشوقهاش بهکار ببندد.
پ.ن۱: بختیار علی، نویسندهی کُرد زبان، و ملقب به «جادوگر شرق» که به راستی این لقب برازندهی ایشان است.
پ.ن۲: در جای جای این کتاب جنگ ستیزی نویسنده، به چشم میخورد.
✍️بهاره عبدی
آخرین دیدگاهها