تازه نوشته ام داغ بخوانید

داستان کوتاه « گاومون زایید!»
صبح بود و خروس قوقولی کنان نوید یک روز تازه را میداد. نور خورشید وحشیانه از پنجرهی کوچک، چند متری از طویله را محاصره کرده بود. هر کدام از
2023-06-21
5 دیدگاه

نگاهی کوتاه به کتاب «نیمهی تاریک ماه» اثر «هوشنگ گلشیری»
این کتاب یکی از زمانبرترین کتابهایی بود که تاکنون خواندهام و فکر کنم آنطور که باید، نتوانم این اثر ارزشمند را معرفی کنم؛ چرا که تحلیل هر داستان هم
2023-06-09
3 دیدگاه

چرا کتاب باید تو را بطلبد؟
تو میآیی چند خط اول کتاب را میخوانی و با خودت میگویی عجب شروع کسلکنندهای، من از این کتاب خوشم نیامد. یا نه خودت را متقاعد میکنی که از
2023-06-05
2 دیدگاه

من و مرگ
امروز داشتم به پیری خودم فکر میکردم، همون سنی که خودم میدونم امروز فرداست که مرگ سراغم میاد. به این فکر کردم چطوری مرگ رو میپذیرم که، یاد ترم
2023-05-21
بدون دیدگاه

کاریکلماتورهای درهم
۱_با آنکه نزدیکبین بود، آرزوهایش را دور میدید. ۲_دندانهای کرم زندهام، چشم دیدن مسواک را ندارند. ۳_خوابهای خوبم را به عکاس ماهر سپردم که با وضوح ظاهرشان کند. ۴_ساعتم
2023-05-16
بدون دیدگاه
دستهها
- آنچه از زندگانی آموختهام (10)
- اندر باب نوشتن (8)
- تکههایی از کتابها (1)
- توصیههای نویسندگان به من (2)
- جرعهای خاطره (3)
- جملات قصار (9)
- خاطرات (1)
- خواب و رویا (6)
- داستان کوتاه (10)
- داستانک (22)
- دربارهی من (1)
- سبک جدید زندگی (13)
- شعر (21)
- شعر کوتاه (18)
- طنز (8)
- عکس نوشته (35)
- فیلم (3)
- کاریکلماتور (18)
- کتابخوانی (3)
- ماجراهای آقای پستچی (2)
- مانیفست (1)
- مخلفات (4)
- معرفی کتاب (64)
- مینیمالهای من (19)
- نامهها (5)
- هایکو (4)
- یادداشت روزانه (41)
آخرین دیدگاهها