هنر شفاف اندیشیدن

هر روز یک فصل از کتاب هنر شفاف اندشیدن را، در زمان استراحت کاری‌ام می‌خوانم. یکی از نکات مثبت این کتاب،  فصل‌های کوتاهی است که حوصله‌ی خواننده را سر نمی‌برد.
نویسنده در مقدمه کتاب بیان می‌کند که که هر فصل شامل یک خطاست. خطاهایی که خود نویسنده آن را با توجه به تجربه‌ی زندگی شخصی‌اش نوشته و دسته‌بندی کرده است.

فصل پنج این کتاب به خطای”هزینه از دست رفته” اختصاص داده شده. خلاصه‌ی این فصل این بود که، ما برای تصمیم‌گیری‌های منطقی، باید هزینه‌هایی را که تا امروز کرده‌ایم فراموش کنیم. یعنی مهم نیست چقدر سرمایه‌گذاری کرده‌ایم، تنها ارزیابی‌ ما از هزینه‌های آینده مهم است. در اینجا توجیه رفتارمان هیچ معنی ندارد.

چند ماه است کتاب “بی‌حد و مرز” را می‌خوانم و با آن ارتباط برقرار نمی‌کنم، اما نمی‌توانم آن را ول کنم. متاسفانه این خطا در من وجود دارد که نمی‌توانم کتابها را نصفه‌ نیمه رها کنم. با خودم می‌گویم این همه وقت را صرف کرده‌ام، باید تا انتها آن را بخوانم.
درواقع در اینجا تضادی به وجود آمد. تضادی که من نمی‌توانم قبول کنم که راه را اشتباه رفته‌ام؛ بنابراین بیشتر در گرداب خطای هزینه‌ی از دست رفته فرو می‌روم.
تنها کسی که متضرر است، من هستم. به نظرم منطقی‌ست که فرد، این خطا را به عنوان یک واقعیت قبول کند و در کل زندگی بکار گیرد. چراکه زندگی ما پر است از این خطاها و جلوی ضرر را هر وقت بگیری منفعت است.
✍️بهاره عبدی

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *