«کوری»/نوشتهی ژوزه سارماگو
این رمان زیبا، جز اولین رمانهایی بود که خواندهام. از تحلیل ساختار و زیباشناسی این رمان که بگذریم، تفکر و بینش نویسنده در این رمان بسیار ستودنی است و هنوز هم در لیست بهترین رمانهایست که تا به اکنون خواندهام.
اوایل پاندمی کرونا، ترسها و هرج و مرجهای دنیای اطرافم، من را دقیقن یاد صحنههایی از این رمان انداخت.
آنجا که دنیا با شیوع یک ویروس کوچک، از هم گسیخته شد و هرج و مرجی را به راه انداخت که در آن هر فردی نسبت به حق و حقوق اطرافیانش کور میشد و تنها به فکر نجات جان خودش میبود. ماجرای این رمان نیز بی شباهت به پاندمی کرونا نبود.
_______________
داستان، راجع به کوری سفید است که، ابتدا توسط یک چشم پزشک شناسایی و سپس خود او نیز به آن کوری دچار میشود؛ اما ما جرا به اینجا ختم نمیشود، این کوری شیوع پیدا میکند و تمام افراد منطقه و کشور را در برمیگیرد. تنها کسی که در این میان چشمانش سالم میماند همسر چشم پزشک است!
در این اوضاع، وزارت بهداشت مجبور میشود قرنطینهی عمومی را اعلام کند. در زمان قرنطینه، اوضاع وخیم میشود و همسر چشم پزشک، تمام صحنهها را که در آن آدمها، نسبت به هم کور شده و دچار خویی حیوانی میشوند را میبیند. یعنی در اینجا فاصلهی یک انسانِ با کوری فکر و اندیشه با حیوان، به صفر میرسد.
پایان زیبایی که این رمان دارد آن است، ما متوجه میشویم، افراد دچار کوری دل، یعنی کوری فکر و اندیشه شدهاند و در آخر همه به حالت قبل برمیگردند.
هرچند که به اعتقاد نویسنده آنها در اول هم بینا بودهاند، فقط ذهنشان کور بوده!
آخرین خبر/ چرا ما کور شدیم؟
+ نمیدانم. شاید روزی بفهمیم.
– میخواهی عقیدهی مرا بدانی؟
+ بله، بگو
– فکر نمیکنم ما کور شدیم. فکر میکنم ما کور هستیم. کور، اما بینا. کورهایی که میتوانند ببینند اما نمیبینند…
کوری
_________________
این کتاب را که میخوانید، بارها و بارها خودتان را جای همسر چشم پزشک و افراد کور قرار میدهید و با خود میگوید در این وضعیت آشفته من اگر جای آنها بودم چه میکردم!؟ تصورش هم برای چند ثانیه نیز وحشتناک است! اما واقعیت امر این است ما و تمام مردم جهان، با نگاه به اطرافمان میبینیم هر لحظه در معرض کوری فکر و اندیشه هستیم.
ترجمه:
من این کتاب را با ترجمهی رضا زارع خواندم و فکر کنم ترجمهی خوبی بود، اما ترجمهی مهدی غبرائی از نشر مرکز، ترجمهی بهتری است.
جرعهای از کتاب:
اگر نمیتوانیم مثل آدم زندگی کنیم، دست کم بکوشیم مثل حیوان زندگی نکنیم.
✍️بهاره عبدی
آخرین دیدگاهها