رمان زیبای «چشمهایش» اثر بزرگ علوی، داستان زنی است به نام فرنگیس که عاشق یک نقاش بزرگ و مشهور به نام استاد ماکان میشود.فرنگیس در حق استاد ماکان فداکاری میکند، اما استاد به آن فداکاری پی نبرده و تمام ذهنیاتش از آن زن را در نقاشی «چشمهایش» آشکار میکند. حال آنکه تصویر آن چشمها چیزی غیر از چشمان بیگناه آن زن است.
سید مجتبی آقا بزرگ علوی مشهور به بزرگ علوی نویسندهی واقعگرا، روزنامهنگار و استاد زبان فارسی ایرانی بود که به ترجمه، نقد و فرهنگنامه نویسی نیز پرداخت. او را همراه با صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند.
از آثار برجستهی وی میتوان به گیلهمرد، چمدان، ورقپارههای زندان، چشمهایش، سالاریها اشاره کرد.
این کتاب توسط نشر نگاه در ۲۷۰ صفحه با طراحی جلد زیبا و فونت مناسب به چاپ رسیده است.
در حال حاضر نسخهی پیدیاف آن موجود است.
📚جرعهای از کتاب:
دختر، اینطور به من نگاه نکن!
این چشمهای تو، بالاخره مرا وادار به یک خبطِ بزرگ در زندگی خواهد کرد ..
+این خبطِ شما، آرزوی من است.
بعضی چیزها را نمیشود گفت، بعضی چیزها را احساس میکنند.
✍️بهاره عبدی
پ.ن: اولین رمان ایرانی بود که خواندم.
8 پاسخ
بسیار سایت پربار و زیبایی بود،باریکلا👏👏👏👏🌺🌺
بسیار سپاسگزارم. خوشحالم که دوست داشتید. 🙏😊🌹
کتاب را یکبار خواندهام. قلم استاد علوی بینظیر است.
درود بر شما. من تنها این کتابشون رو خوندم و خیلی دوست داشتم.
با سلام
به نظر بنده چند ایراد کوچیک در پاراگراف زیر وجود داره که در صورتی که اصلاح بفرمایید متنتون زیباتر خواهد شد:
«رمان زیبای «چشمهایش» اثر بزرگ علوی، داستان زنی به نام فرنگیس که عاشق یک نقاش بزرگ و مشهور به نام استاد ماکان میشود و بعد از فداکاری که در حق استاد میکند، او به این فداکاری پی نبرده و تمام ذهنیاتش را از آن زن در نقاشی «چشمهایش» میگذارد حال آنکه این چشمها چیزی غیر از چشمان بیگناه آن زن است.»
اگر من بودم ترجیح میدادم اینگونه بنویسم:
«رمان زیبای «چشمهایش» اثر بزرگ علوی، داستان زنی (است)به نام فرنگیس که عاشق یک نقاش بزرگ و مشهور به نام استاد ماکان میشود.فرنگیس فداکاری (ای)در حق استاد میکند، اما استاد به آن فداکاری پی نبرده و تمام ذهنیاتش از آن زن را در نقاشی «چشمهایش» آشکار میکند.حال آنکه تصویر آن چشمها چیزی غیر از چشمان بیگناه آن زن است.»
کتاب را خواندهام اما فقط یکبار. خیلی دوستش داشتم.
رمان زیبای «چشمهایش» اثر بزرگ علوی، داستان زنی به نام فرنگیس که عاشق یک نقاش بزرگ و مشهور به نام استاد ماکان میشود و بعد از فداکاری که در حق استاد میکند، او به این فداکاری پی نبرده و تمام ذهنیاتش را از آن زن در نقاشی «چشمهایش» میگذارد حال آنکه این چشمها چیزی غیر از چشمان بیگناه آن زن است.
شاید اینگونه بهتر باشد:
رمان زیبای «چشمهایش» اثر بزرگ علوی، داستان زنی (است) به نام فرنگیس که عاشق یک نقاش بزرگ و مشهور به نام استاد ماکان میشود. او فداکاری (ای)در حق استاد میکند، اما استاد به این فداکاری پی نبرده و تمام ذهنیاتش را از آن زن در نقاشی «چشمهایش» به تصویر میکشد.حال آنکه این چشمها نه همان چشمان بیگناه فرنگیس است.
سلام خدمت شما جناب آقای طاهری گرامی.
سپاس از نظر ارزشمندتون. بله حتمن اصلاح میکنم.🙏