رمان کوتاه و بسیار زیبای «حصار و سگهای پدرم» نوشتهی «شیرزاد حسن» یکی از داستاننویسهای بزرگ کُرد که توسط نشر چشمه به چاپ رسیده. این کتاب به عنوان نقطه عطفی در ادبیات کُردی به شمار میرود.
_________________
این رمان تلخ، داستان زندگی خانوادهای پرجمعیت را بازگو میکند که، پدرسالاری در آن به اوج خود رسیده و پدر مانند یک دیکتاتور بر خانواده حکم میکند. اعضای خانواده از این وضعیت خفقان، به استیصال درمیآیند، به همین خاطر فرزند ارشد خانواده به خیال اینکه با مرگ پدر همهی این مصیبتها پایان مییابد، پدر را میکشد؛ اما روح پدر، چنان بر خانواده و حصار آن سایه افکنده که حتی بعد از مرگ پدر، نمیتوانند تا ابد از زیر آن سایهی سنگین بیرون بیایند.
این رمان نشان میدهد، تفکری که ابتدا به فرد دیکته شود و بعدها بر اثر تکرار به باور تبدیل شود، در انتها، رهایی از آن بسیار دشوار یا حتا غیر ممکن میشود. مانند پرندهای که در قفس زندانیاش کنی و بگذاری آنقدر در حصار قفس بماند که پرواز از یادش برود.
___________________
ترجمه:
ترجمه خوب این کتاب توسط مریوان حلبچهای انجام شده.
___________________
نکته پایانی:
در پایان این کتاب،سخنرانی شیرزاد حسن تحت عنوان « پاسخی نو برای پرسشی کهن» در کنفرانس نویسندگان جهان در شهر موکولای فنلاند آمده که خواندن آن برایم به اندازهی خود رمان لذت بخش بود.
________________
جرعهای از کتاب:
زیر آب فریاد میزدم، فریادی که هر بار ماهیهای ریز داخل حوض را زهرهترک میکرد و روی آب میانداخت. با تمام وجودم به وسعت آب خفه شدهی آن حوض جیغ میکشیدم.
✍️بهاره عبدی
آخرین دیدگاهها